روایت برنز از مذاكرات محرمانه ایران و آمریكا

روایت برنز از مذاكرات محرمانه ایران و آمریكا خبرگزاری نفت و گاز: ویلیام برنز، معاون پیشین وزارت خارجه امریکا، بعنوان گزینه پیشنهادی جو بایدن، رئیس جمهور منتخب برای هدایت سازمان CIAمعرفی شد. گفته می شود این نخستین بارست که یک دیپلمات ارشد مدیریت سازمان جاسوسی CIA را برعهده می گیرد. اما داستان سوابق حرفه ای این دیپلمات دست کمی از یک رمان دلهره آور جاسوسی ندارد.



به گزارش خبرگزاری نفت و گاز به نقل از ایسنا، روزنامه «اعتماد» در ادامه نوشت: کمتر نقطه بحرانی در چهل سال قبل وجود دارد که ردپایی از ویلیام برنز، در مقام دیپلمات امریکایی در آن پیدا نشود. او سفیر امریکا در اردن و روسیه بوده و سه سال بعنوان نفر دوم وزارت خارجه امریکا خدمت کرده است. او نماینده امریکا در مذاکرات محرمانه تهران و واشنگتن در مسقط پایتخت عمان بود، از واپسین دیپلمات های امریکایی بود که رسما به دمشق سفر کرد، نقش محوری در هماهنگی واشنگتن با متحدان در سرنگونی معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی داشت، ریاست مهم ترین ماموریت دیپلماتیک امریکا در جهان را در مسکو برعهده داشت و برای چهار رئیس جمهور، متوالی از جمهوری خواه و دموکرات، خدمت کرد.

جو بایدن در بیانیه خود برای معرفی ویلیام برنز بعنوان گزینه اش برای ریاست سازمان جاسوسی خارجی امریکا نوشته است: «برنز یک دیپلمات مثال زدنی است که دهه ها در سراسر جهان برای امن و ایمن نگه داشتن مردم و کشور ما تجربه جمع کرده است... او با من هم عقیده است که اطلاعات و امنیت باید غیرسیاسی باقی بماند و ماموران اطلاعاتی ملت ما سزاوار احترام و تحسین هستند.»

مذاکره در کانال محرمانه

برنز با همراهی جیک سولیوان که او هم در هفته های گذشته بعنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهور بعدی امریکا معرفی شده است، سال ۲۰۱۳ مسوول مذاکرات محرمانه با جمهوری اسلامی ایران درباب برنامه هسته ای در عمان بود؛ مذاکراتی که نهایتا دو سال بعد به امضای برجام میان ایران و ۶ قدرت جهانی منجر گردید.

او همین طور رئیس هیت مذاکره کننده امریکا در مذاکرات ایران و ۱+۵ بود که همتای وی در هیات ایرانی سعید جلیلی دبیر وقت شواری عالی امنیت ملی محسوب می شد.

برنز پس از آنکه از وزارت خارجه امریکا بازنشسته شد، ریاست موسسه آموزشی «موقوفه کارنگی برای صلح بین المللی» را برعهده گرفت. ملوین گودمن، تحلیلگر پیشین آژانس اطلاعات مرکزی امریکا در یک مقاله ضمن اشاره به سوابق برنز نوشته است: «انتصاب برنز یک سیگنال و یک پیام جدی به جهان می فرستد که در امریکا بار دیگر خدمات عمومی [به جای خدمت به منافع شخصی] در امریکا احیا شده است. این برای همه ساختار اطلاعاتی و امنیتی امریکا مهمست و نه فقط سازمان سیا.»

ویلیام برنز، گزینه جو بایدن برای ریاست آژانس اطلاعات مرکزی امریکا می گوید اولین ماموریت مهمش بعنوان یک کارمند دون پایه سفارت امریکا در اردن، انتقال تجهیزات جاسوسی از امان به بغداد بوده است. برنز خاطره نخستین ماموریت محرمانه اش برای دستگاه دیپلماسی امریکا را بارها برای رسانه ها تعریف کرده و اخیرا آنرا در کتاب «گفت وگوهای پشت پرده (کانال پشتی)» با جزئیات شرح داده است. ماجرا این است که برنز، درست همزمان با سالهای جنگ تحمیلی عراق مقابل ایران بعنوان کارمند سفارت امریکا در اردن، داوطلب ارسال تجهیزات ارتباطی و اسناد به صورت محرمانه به بغداد می شود. سفیر وقت امریکا یک خودرو در اختیار او می گذارد و به او می گوید که سبیل مرزبان های اردنی را چرب کرده است که او بتواند با مدارک تقلبی از مرز عبور کند و محموله محرمانه اش را به سفارت امریکا در عراق برساند. اما پس از چند ساعت رانندگی، در آستانه عبور از مرز، نیروهای اردنی او را بازداشت کرده و تمامی تجهیزات ارتباطی و خودرو را توقیف می کنند. برنز پس از دو روز بازداشت توسط سفارت امریکا آزاد می شود اما تجهیزات، اسناد و خودرویش ضبط شدند. اولین ماموریت مهم و محرمانه ویلیام برنز با شکست مواجه گردید اما او تا سال ها بعد، یکی از گزینه های اصلی مقام های دستگاه سیاسی امریکا برای ماموریت های سخت و محرمانه بود.

آخرین بازمانده ایران - کنترا

او پس از اردن به شورای امنیت ملی امریکا مامور شد. همان زمان، یک عملیات محرمانه و پیچیده دیگر که یک راس آن به جنگ عراق مقابل ایران، یک راس کمک های نظامی به اسراییل و یک راس مبارزه با کمونیسم در امریکای جنوبی می رسید در جریان بود. وقتی این عملیات محرمانه لو رفت، برنز هم جزو کسانی بود که در معرض پاکسازی قرار داشت. اما این دفعه هم نجات یافت. ویلیام برنز می گوید در رسوایی مشهور ایران - کنترا که به پاکسازی عمیق در دستگاه مشاوره امنیت ملی رئیس جمهور امریکا منجر گردید، نقشی نداشته است. جان پویندکستر، مشاور وقت امنیت ملی رونالد ریگان از کار برکنار شد و حدودا تمامی زیردستانش در شورای امنیت ملی اخراج شدند. ویلیام برنز می گوید آنقدر مقامش پایین بوده که کسی کاری به کار او نداشته است.

وقتی کالین پاول بعنوان مشاور امنیت ملی بوش پدر انتخاب شد، برنز ارتقای مقام یافت و بعنوان رئیس اداره خاورمیانه شورای امنیت ملی منصوب گردید. اعتماد کالین پاول به وی در شورای امنیت ملی، موجب شد که برنز به سرعت پله های ترقی را بالا برود. در حالیکه برای یک دیپلمات عادی امریکایی دست کم ۲۰ سال تجربه لازم است که به مقام های ارشد مدیریتی در وزارت خارجه برسد، او با ۱۰ سال سابقه، آن هم در یک دولت جمهوری خواه به مقام دستیاری وزیر خارجه در دولت بیل کلینتون رسید و بعنوان مشاور ارشد برای دو وزیر خارجه، وارن کریستوفر و مادلین آلبرایت خدمت کرد.

آخرین مامور در سوریه

ویلیام برنز به زبان های روسی و عربی تسلط کامل دارد. یک سال قبل از شروع بحران سوریه، ویلیام برنز واپسین دیپلمات ارشد امریکایی بود که در سفری رسمی به سوریه، مذاکرات امنیتی با بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه را شروع کرد. برنز از جانب اوباما برای بشار اسد پیام برده بود که امریکا آمادگی دارد تا سفارت خودرا پس از ۵ سال در دمشق بازگشایی کند و در مورد افزایش همکاریهای امنیتی با دمشق مذاکره کرده بود. فوریه ۲۰۱۰ برنز بعد از دیدار با بشار اسد اظهار داشته بود: «در دیدار با بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه امیدوار شدم که می توانیم برای پیشرفت در منافع مشترک دو کشور همکاری نماییم.» برخلاف امیدهایی که برنز در اظهاراتش پس از دیدار با رئیس جمهوری سوریه اظهار کرده بود، درست یک سال پس از این دیدار، جنگ داخلی در سوریه شروع شد. در این زمان نه فقط روابط دمشق و واشنگتن بهبود نیافت بلکه با شروع جنگ داخلی در سوریه، امریکا عملا پشتیبانی از گروه های مسلح مخالف دولت همچون گروه های افراط گرا را برای سرنگونی اسد شروع کرد.

انتقادها از انتخاب فردی از خارج سازمان

با وجود سوابق طولانی ویلیام برنز، او اولین گزینه بایدن برای هدایت آژانس بدنام اطلاعات مرکزی امریکا (CIA) نبود. رئیس قبلی سازمان، جینا هسپل از جاسوسان سابقه دار CIA بود که نامش با مشارکت در ترویج شکنجه در این سازمان گره خورده بود. قبل از هسپل، مایک پمپئو ریاست سازمان CIA را برعهده داشت که بعدا بعنوان وزیر خارجه امریکا منصوب گردید. با این وجود مایک پمپئو، پیش از ورود به سازمان سیا سابقه دیپلماتیک نداشت.

به نوشته دیوید ایگناتیوس، خبرنگار ارشد روزنامه واشنگتن پست، در بین نخبگان این سازمان جاسوسی، این انتظار وجود داشت که بایدن گزینه هایی با سابقه بیشتر در بین همتایانشان را به ریاست CIA بگمارد. به نوشته واشنگتن پست، مایکل مورل، تحلیلگر ارشد این سازمان جاسوسی که برای مدتی مسئولیت سرپرسی سازمان را برعهده داشت، اصلی ترین گزینه پیشنهادی پیشکسوتان CIA به دولت جدید بود. ایگناتیوس می نویسد که انتخاب یک دیپلمات بجای یک جاسوس با سابقه برای جانشینی رئیس پیشین، جینا هسپل که از میان جاسوسان بدنام سازمان انتخاب شده بود، خیلی از قدیمی های CIA را ناامید کرده است. آنها امیدوار بودند که فردی آشنا با ساز وکار و ساختار این سازمان جاسوسی بتواند بر «بازسازی» آن برای قرن بیست و یکم نظارت کند. به نوشته سی ان ان مورل هم مانند جینا هسپل رئیس کنونی سیا متهم است که از برنامه استفاده از شکنجه در سازمان سیا حمایت کرده و بنابراین خیلی از سیاستمداران دموکرات، مخالف انتخاب او به مقام ریاست این سازمان جاسوسی بودند.

واشنگتن پست می نویسد بایدن از ابتدا علاقمند بوده که فردی از بیرون نهاد جاسوسی را در مقام ریاست آن بگذارد تا مدیری با قضاوت و دیدگاه مستقل بر عملکرد این سازمان نظارت کند. گفته می شود که اولین گزینه او برای ریاست CIA توماس ئی دانیلون، یکی از مشاوران امنیت ملی باراک اوباما، رئیس جمهوری پیشین بود. دانیلون از دوستان نزدیک بایدن است اما حاضر به پذیرش این مسئولیت نشده است.

گزینه دیگر بایدن برای ریاست آژانس اطلاعات مرکزی امریکا دیوید کوهن، مقام ارشد وزارت خزانه داری امریکا بود که پیش از این در دوران اوباما دو سال بعنوان معاون این سازمان خدمت کرده بود.

آنچه سیاستمداران ارشد امریکایی در مورد برنز می گویند

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه پیشین امریکا ویلیام برنز را «صندوقچه اسرار دیپلماسی امریکا» توصیف می کند. برنز سال ۲۰۱۶ یکی از گزینه های اصلی هیلاری کلینتون، نامزد وقت انتخابات ریاست جمهوری برای تصدی مقام وزارت خارجه بود. جان کری، وزیر خارجه پیشین امریکا که او را بعنوان نفر دوم وزارت خارجه برگزید و او را «دیپلمات دیپلمات ها» توصیف کرده است در مورد او می گوید: «برنز، استاندارد طلایی ساکت باش و سرت رو پایین بنداز و کارت را بکن در حوزه دیپلماسی است.» تعریف و تمجیدهای اینچنینی از ویلیام برنز فقط مختص دموکرات ها نیست. همکاران جمهوری خواه او نیز او را بعنوان یک فرد قابل اعتماد و پرکار می شناسند. جیمز بیکر، وزیر خارجه بوش پدر او را «یک کارمند دولتی بی نظیر» توصیف می کند که «حقیقت را بدون پرخاشگری برای قدرتمندان بیان می کند». بیکر در مورد برنز می گوید: «او فردی ایدئولوژیک نیست و همه به او اطمینان دارند.» ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر خارجه در دوران جورج بوش می گوید: «آنچه موجب می شود بیل به یک شخصیت ویژه بدل شود، آرامش، غیرهیجانی بودن و میزان دانش اوست که بر اساس یک بنیان پولادین بنا شده است. او یک آدم اصولگراست که تسلیم مصلحت ها نمی گردد.»

منتقد ترامپ

ویلیام برنز از زمان ورودش به حرفه سیاست خارجی در سال ۱۹۸۱ تا سال ۲۰۱۴ که با ۳۳ سال سابقه خدمت بازنشسته شد بدون توجه به حزب رئیس جمهور حاکم، مسئولیت های مهمی در وزارت خارجه امریکا داشت. با این وجود برنز از منتقدان سیاست خارجی دولت ترامپ محسوب می شد. او سال قبل در مصاحبه ای با شبکه خبری پی بی اس در مورد سیاست خارجی دولت ترامپ اظهار داشته بود: «من فکر می کنم ما در حال کندن چاله ای عمیق برای خودمان هستیم. به نظرم وقتی که از کندن دست برداریم (که فکر می کنم این کار را بکنیم و امیدوارم خیلی زود) و باردیگر بالا برگردیم، می بینیم که چشم انداز اطرافمان به شدت مقابل منافع و ارزش های ما تقویت شده است چونکه دشمنان و رقبای ما از این وضع بهره برداری کرده اند.»

بیل برنز ۳ هفته پیش همراه با چندین دیپلمات ارشد پیشین امریکایی نامه ای را به مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا امضا کرده بود که از او می خواستند برای حفظ منافع امریکا و پیشگیری از افزایش ناامنی در خاورمیانه از قصد خود برای اعلام انصارالله یمن بعنوان یک گروه تروریستی، عقب نشینی کند.

برنز تابستان امسال در مقاله ای برای مجله آتلانتیک پیش بینی کرده بود که دونالد ترامپ از پذیرش نتیجه انتخابات در صورت شکست خودداری خواهدنمود و این اقدام را یک لطمه اساسی به دموکراسی امریکا توصیف کرده بود.

روایت مذاکرات محرمانه در عمان

کتاب «گفت وگوهای پشت پرده» نوشته ویلیام جوزف برنز و ترجمه آرمین منتظری آبان ماه سال ۱۳۹۸ از طرف انتشارات کتاب سرا چاپ و منتشر گردید. «ایران» بخش قابل توجهی از این کتاب را به خود مختص کرده است. ۳۳ سال حضور فعال ویلیام برنز در عرصه سیاست خارجی ایالات متحده امریکا او را به صندوقچه ای از خاطرات سیاسی معاصر تبدیل نموده است. ویلیام برنز اولین رویارویی با هیات مذاکره کننده ایران در مذاکرات محرمانه عمان در سال ۱۳۹۱ را اینگونه روایت می کند:

«صبح روز دوم، هوا گرم و مرطوب بود. برای قدم زدن صبحگاهی از اقامتگاه خارج شدم. هوای به شدت گرم بیرون هیچ کمکی به مرتفع ساختن ناخوشی ناشی از پرواز طولانی نکرد. «سالم» به همراه رئیس دربار سلطنتی و رئیس سازمان اطلاعات عمان به اعضای هر دو هیات خوشامد گفتند و ما وارد اتاق گفت وگوها شدیم. از این اتاق منظره کامل دریا قابل رویت بود. با «خاجی» و دیگر همکارانش دست دادم که عبارت بودند از «رضا زبیب»، مدیرکل امریکای شمالی در وزارت خارجه، «داوود محمدنیا» از وزارت اطلاعات، نمایندگان سازمان انرژی اتمی ایران، مترجم متبحر هیات ایرانی و افرادی که همیشه فکر کرده‏ ام شنوندگانی بودند که گفت وگوهای ما را ضبط می‏ کردند. ما پشت میز در مقابل هم نشستیم. آنقدر وزن تاریخ روابط دو کشور بر سرمان سنگینی می‏ کرد که فرصتی برای لذت بردن از منطقه دریا نداشتیم. مقامات عمانی که در سوی دیگر میز نشسته بودند چند جمله در خصوص خوشامدگویی بر زبان آوردند و اتاق را ترک کردند. در این هنگام سکوتی سخت بر جلسه حکمفرما شد.

سکوت را شکستم و از خاجی خواستم چنانچه تمایل دارد سخنش را شروع کند. او اما توپ را به من پاس داد. این رفتار خاجی نشان داد ایرانی‏ ها بیشتر به ماموریت شناسایی آمده‏ اند. سخنان اولیه کوتاهی مطابق با آنچه رئیس جمهوری در آخرین جلسه اتاق عملیات کاخ سفید مطرح کرده بود بر زبان آوردم. اهتمام کردم محترمانه و در عین حال صریح سخن بگویم. آن نشست برای هر دوی ما اهمیت داشت؛ فرصتی نادر دست داده بود تا بتوانیم بطور خصوصی مستقیما با هم حرف بزنیم. شک نداشتیم که این گفت و گو دشوار خواهد بود. بااینکه هیچ کدام از ما قصد نداشتیم انگشت بهتان به سمت دیگری گرفته و او را نصیحت نماییم اما شکی نبود که نسبت به هم سوءظن داشتیم. ارتباط ناپیوسته و غیرقابل توجیهی میان نیاز ایران برای برخورداری از انرژی صلح‏ آمیز هسته‏ ای و عدم شفافیت این برنامه وجود داشت. ایران بیش از حد به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بی‏ اعتنایی می‏ کرد. در اینجا بار دیگر پیام اوباما به آیت الله‏ خامنه‏ ای را تکرار کردم؛ ایالات متحده امریکا قصدی برای پیگیری سیاست تغییر رژیم ایران ندارد اما مصمم است از دستیابی ایران به سلاح هسته‏ ای جلوگیری کند. اگر قرار باشد امیدی برای رسیدن به راه‏ حلی دیپلماتیک بر سر موضوع هسته‏ ای وجود داشته باشد، ابتدا ایران باید نگرانی‏ های جامعه جهانی را درک و آنها را رفع کند. عنصر کلیدی برای پیشرفت دیپلماتیک در موضوع هسته‏ ای ایران این است که تهران گام‏ هایی اساسی در راه اعتمادسازی بردارد و به جامعه جهانی ثابت کند برنامه هسته‏ ای صلح‏ آمیزش در راه تلاش مخفیانه برای تولید سلاح هسته‏ ای قرار نخواهد گرفت. در ادامه گفتم اگر ایران آماده انجام این کار باشد، ما هم آماده بررسی این مساله خواهیم بود که ایران چطور می‏ تواند برنامه غنی‏ سازی‏ اش را در قالب یک توافق جامع هسته‏ ای، ادامه دهد. در آخر سخنانم نیز به شک و تردیدهایی که در پایتخت‏ های دو طرف وجود دارد اشاره کردم و گفتم خودم هم با قسمتی از تردیدها موافقم اما اگر فتوای رهبر عالی ایران درباب سلاح هسته‏ ای حقیقتا جدی است بدین سبب یافتن راهی دیپلماتیک و اثبات نادرست بودن تردیدها نباید کار سختی باشد. ما کاملا آماده ایم این مسیر را بیازماییم.

همان طور که من سخن می ‏گفتم، خاجی و همکارانش گوش می کردند و یادداشت برمی‏ داشتند. در بعضی مواقع نگاه های سردی به من می کردند و گاهی هم سر تکان می‏ دادند اما حرف‏ هایم را قطع نکردند. ایرانی‏ هایی که به عمان آمده بودند از تغییر استقبال می‏ کردند و رویه‏ شان کاملا با رویه هیات ایده‏ آلیست و انسدادگرای جلیلی در مذاکرات با گروه ۱+۵ متفاوت بود. خاجی و همراهانش دیپلمات‏ های باتجربه و حرفه‏ ای بودند. تغییر در شیوه مذاکره ایرانی‏ ها و جدیت‏شان کاملا آشکار بود.

وقتی حرف‏ هایم به اتمام رسید خاجی عنان سخن را به دست گرفت. لحن سخنانش بسیار حساب شده بود. حتی وقتی که لیست طولانی و قابل پیش‏ بینی شکایات ایران از امریکا را قرائت می ‏کرد هم بسیار محتاطانه و حساب شده سخن می ‏گفت. بشدت از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل، ترور دانشمندان هسته‏ ای ایرانی و تاکید علنی امریکا بر عبارت «همه گزینه ها روی میز است» انتقاد نمود. او به بازگشت امریکا به سیاست قدیمی «هویج و چماق» در مقابله با ایران، اعتراض کرد و صدایش را بالا برد و اظهار داشت: «ایرانی‏ ها خر نیستند!»

کاملا مشخص بود هیات ایرانی سخنان هشدارآمیز مرا درباره غنی ‏سازی یادداشت کرده‏ اند اما آنها انتظار داشتند سخنان دیگری نیز بشنوند. خاجی اصرار کرد ایران «به هر قیمتی» از «حق» خود برای برخورداری از چرخه کامل سوخت هسته‏ ای همچون غنی ‏سازی، دفاع خواهدنمود. ما درباره این مساله با هم بحث کردیم و من تصریح کردم در معاهده ان. پی. تی «حق» غنی ‏سازی اورانیوم به صراحت نیامده است. مشکلی که ایرانی‏ ها با سرسختی‏ شان برای خود بوجود آورده بودند این بود که جامعه جهانی نسبت به قصد و نیت آنها به شک افتاده بود. جامعه جهانی مطمئن نبود ایران خواهان برنامه صلح‏ آمیز هسته‏ ای است یا می ‏خواهد یک برنامه هسته‏ ای نظامی را دنبال کند و وظیفه ایران بود که این شک و تردید را برطرف کند. تاکید مداوم بر حق و حقوق خیالی، کمکی به ایران نمی ‏کرد.

بعد از جلسه اولیه، اولین گفت و گو از سری گفت وگوهای خصوصی و دو به دو را با خاجی برگزار کردم. خاجی رفتاری دوستانه داشت و در عین حال محافظه‏ کار بود. او به خوبی به این مساله واقف بود که در نهایت دو به دو با هم سخن خواهیم گفت. خاجی حدودا با حالتی محزون درخواست نمود امریکا حق ایران برای غنی ‏سازی را بپذیرد و اصرار کرد بدون پذیرش این حق کار دشوار خواهد شد.

دو روز آینده نیز حدودا با بحث مداوم بر سر همین موضوع گذشت. عصرها به همراه خاجی در محدوده باشگاه افسران قدم می ‏زدم و جیک و دیگر همکارانم گفت وگوهای مشابه با هیات ایرانی را ادامه می ‏دادند. در این مرحله نوعی ناسازگاری شناختی قدرتمند میان هیات‏ های دو طرف وجود داشت که تا اختتام گفت وگوها بر جای خود باقی ‏ماند. ایرانی ‏ها با لحنی که نشان از غرور شکسته‏ شان داشت اصرار داشتند مساله هسته‏ ای یک سوءتفاهم بزرگ بوده و آنها هیچ خلافی مرتکب نشده‏ اند و هیچ گاه به سمت ساخت بمب قدم برنداشته‏ اند. آنها معتقد بودند کاملا بر طبق مقررات بین المللی رفتار کرده‏ اند. آنها معتقد بودند تحریم ها غیرعادلانه است و باید برداشته شوند. ما هم با قاطعیت پاسخ می ‏دادیم که ایرانی‏ ها در مذاکرات هسته‏ ای به موفقیتی دست نمی ‏یابند مگر اینکه بپذیرند اعتبار ادعاهایشان از دست رفته و باید برای جلب اعتماد اقداماتی صورت دهند؛ نه فقط امریکا، بلکه جامعه جهانی به سخنان شفاهی ایرانی‏ ها اعتماد ندارند.

در سوم ماه مارس، در آستانه به انتها رسیدن آخرین نشست، من و جیک به صراحت به ایرانی‏ ها گفتیم ادامه گفت وگوهای مخفی، بیش از این، دیگر معنا ندارد مگر اینکه آنها قدم‏ های محسوس‏ تری در راه اعتمادسازی بردارند. انتظارات ایرانی‏ ها حقیقتا غیرواقع‏گرایانه بود؛ گویی آنها اساسا در باغ نبودند و عزم جزم جامعه جهانی درباره برنامه هسته‏ ای ایران را نمی ‏دیدند.»





منبع:

1399/10/26
12:19:18
0.0 / 5
1227
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۳

خبرگزاری نفت و گاز OilNA
oilna.ir - حقوق مادی و معنوی سایت خبرگزاری نفت و گاز محفوظ است

خبرگزاری نفت و گاز

اخبار روز حوزه نفت و گاز